نتايج تحقيقات نشان مي دهد كه اضطراب امتحان مي تواند عملكرد تحصيلي دانش آموز را تحت تأثير قرار دهد و متقابلاً عملكرد تحصيلي نيز مي تواند باعث اضطراب امتحان در دانش آموزان گردد.
هنگامي كه فرد نسبت به كارآمدي، عملكرد، توانايي و استعداد خود در شرايط امتحان و يا در موقعيت هايي كه در آن ها مورد ارزشيابي قرار مي گيرد، دچار نگراني، تشويش و ترديد شود مي توان از اضطراب امتحان سخن گفت. برخي از دانش آموزان در هنگام امتحان به ويژه امتحانات سرنوشت ساز ( مثلاً امتحانات پايان ترم، امتحانات نهايي يا كنكور ) دچار تشويش شديد مي شوند. ضربان قلبشان تند مي زند، دست هايشان مي لرزد، عرق مي كنند و احساس مي كنند كه ذهن شان خالي شده است. وقتي كه سوالات امتحان را مي خوانند احساس مي كنند گيج شده اند و منظور سؤال را متوجه نمي شوند و فكر مي كنند همه ي آن چيزهايي را كه خوانده بودند فراموش كرده اند. در نهايت بعد از اين كه فشار زيادي را به ذهن خود مي آورند يا سؤال را بدون پاسخ رها مي كنند و يا پاسخ بي ربط و نادرستي مي نويسند. ...........
اگر این 20 خصوصیت را در خود بوجود بیاورید زنی شاد خواهید بود.
دنیا پر از زنانی است که به جنبههای منفی خود توجه دارند و به این فکر میکنند که انجام دادن چه کارهایی از آنها ساخته نیست و چه چیزهایی ندارند؛ باید توجه داشت که شاد بودن برای یک زن یک مهارت و انتخاب متفاوت است.
زنان بسیاری را میتوان در دنیا مشاهده کرد که شاد زندگی میکنند و به رغم شرایط دشوار زندگیشان توانستهاند زندگیشاد و سعادتمندی داشته باشند. این افراد لزوماً قویترین و شجاعترین زنها نبودهاند بلکه آنچه آنها را از دیگران مجزا میکند ایناست که توانستهاند تجارب را در زندگیشان بگنجانند و به جلو قدم بردارند. این گروه از زنان.....................
بحث از شخصيت در روان شناسي بدون مطالعه ي بيماري و سلامت امکان پذير نيست. يک نظريه شخصيت وقتي کامل است که بتواند تعريفي از سلامت رواني ارائه کرده و بر اساس آن، ناهنجاري و بيماري رواني را مشخص کند. ما در اين نوشتار تلاش مي کنيم با بحث پيرامون اين نکات، ديدگاه اسلام درباره ي بيماري و سلامت را مشخص کنيم...............
یشفعالی، همانطور که از اسمش پیداست، یعنی فعال بودن بیش از اندازه. همه مشکل از آنجا شروع میشود که این «اندازه»، چقدر هست که بیشتر از آن، اختلال حساب میشود.
زندگی شهرنشینی چقدر سهم دارد؟
در زندگی امروز، اندازه خانهها با قبل بسیار متفاوت است. پیشازاین، خانهها بزرگ بودند، حیاط داشتند و کوچهها هم برای بازی کودکان، امنتر بودند. امروزه، خانوادهها در خانههای اصطلاحاً قوطیکبریتی زندگی میکنند. خبری از حیاط و ایوانهای بزرگ نیست و کوچهها هم مملو از خودروها و موتورسیکلتهایی هستند که میتوانند خطرساز باشند. بهعلاوه، همسایهها همدیگر را نمیشناسند و آدم نمیداند فرزندش در کوچه با چه چیزهایی ممکن است مواجه شود. همه این عوامل، باعث شده کودکان در خانههای کوچک، سالنهای کوچک و پر از وسیله، زندانی باشند. آنها باید مراقب قدمهای خود باشند تا چیزی نشکند و یا همسایه طبقه پایین آزار نبیند. خلاصه اینکه،................